سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

(آیه 71 سوره ی مریم):

وَإِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا

و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم میشوید، این امری است حتمی و فرمانی است قطعی از پروردگارتان.

(آیه 72 سوره ی مریم):

ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیًّا

سپس آنها را که تقوا پیشه کردند از آن رهایی می بخشیم، و ظالمان را در حالی که (از ضعف و ذلت) به زانو درآمده اند در آن رها می کنیم.

 

تا حالا صحبت از صراط بود.

گفتیم صراط راهیست برفراز یا درون جهنم که همه باید بر آن پا بگذارند، مسلمان و کافر، مومن و فاسق و فاجر، همه باید وارد شوند، حتی انبیا و اولیاء . از دل این آیه برمی آید که هیچ کس از شما نیست مگر اینکه وارد آتش میشود. اهل تقوا را خداوند نجات و ظالمین را باقی میگذارد.

و روایات ذیل آن را مطرح کردیم، در سرعتِ مشیِ بر صراط، که افراد متفاوت هستند.

سوالی که مطرح کردیم این بود:

   اصلاً چه ضرورتی دارد که خوبان بر صراط بیایند؟ چرا خوبان از صراط رد بشوند؟

  و ضرری نداشت که ما اینجا بگیم، خوبها رو از راه دیگری ببرند و بدها رو همینجور که از روو پل صراط میبرند تالاپ و تالاپ بندازن توو جهنم. اصلاً بدها رو بیارن لبی جهنم و همینجوری هلشون بدهند داخل آتش و خوبها را از مسیری بدون دست.انداز ببریم به بهشت.

خب حالا فایده ی وارد کردنِ خوبان به جهنم چیه؟؟؟

جواب اول که ساده تر و کمی سطحی تر بود را از قول بعضی مفسران عرض کردیم که:

خداوند متعال هر کس را به بهشت جای میدهد، در حینِ عبور از پل صراط جایگاهی که اگر آن ایمان، تقوا، عمل صالح و اخلاقِ حمیده را نداشت در آن جای میگرفت را نشان میدهد.

 

و یه نکته هم اضافه کردیم که خودِ عبور از صراط هم کفاره ی بعضی گناهانیست که هنوز پاک نشده.

جواب دوم کمی عمیقتر است.

آخرت و دنیا را از هم جدا نکنید. آخرت آینه ی تمام قد و تمام نمای دنیاست، اگر بخواهید خوب دقت کنید جهنم خودِ دنیاست.

صراط طریقِ هدایت است، طریقِ حق است. تمام ما توو دنیا آمدیم یا نیامدیم؟ همه آمدیم. (قرآن هم که میگه همه ی شما باید وارد جهنم بشوید)

*جهنم حقیقتِ نفسِ ماست . نفس و دنیا از یک جنس هستند.همه ی ما غریضه مون گرایش به فسق و فجور داره. همه ی اولاد آدم دوست دارند بی بندوباری را، آزادیِ شیطانی را.

پس جهنم در وجودِ همه ی ما هست. نفسِ ماست. نفس اماره ی ماست. جهنم خودِ دنیاست.

صراط چی چیه؟ صراط ، طریق حق است، که هر که پیدا کرد و بر آن پا گذاشت(مسیر هدایت را) از جهنمِ نفسِ شیطان نجات یافته.

این را توو قیامت میبینیم.

 

شیطان سراغ همه می آید یا نه؟ آری.

نفس اماره همه دارند یا نه؟ آری.

   اما یک عدّه تند و یک عدّه میانه حال، یه عدّه کند موفق شدند از شرِ نفس شیطان عبور کنند.

اینها کسانی هستند که از رووی صراط رَد میشن.

  یه عدّه یه خورده به نفس غلبه کردند، یه خورده زمین خورده ی نفس شدند.

اینها کسانی هستند که ، یه خورده می سوزن ، یه خورده رَد میشن.

  یه عدّه اصلاً پسِ نفسشون برنیامدند، نفس برآنها غلبه کرد.

اینها کسانی هستند که از رووی صراط سقوط می کنند.

  یه عدّه عجیب نفسشون رو زمین زدند و شیطان را هم.

اینها اون کسانی هستند که صراطشون عریض است.

  یه عدّه هستند، پَسِ نفسشون برآمدند، امّا به سختی، به سختی... خیلی اذیت شدند تا توانستند نفس را کنترل کنند و هرلحظه هم ممکنه بخورند زمین.

اینها اون کسانی هستند که صراطشون باریک میشه. همون کسانی که از احادیث شنیدیم گاهی صراطشون از مو باریکتر و از شمشیر بُرنده تر است.

یه عدّه هستند که اصلاً نفس را نابودش کردند.

اینها اون کسانی هستند که صراطشون عریض است.





برچسب ها : صراط  , صراط مستقیم  ,


      

تا حالا اصرار داشتیم بگیم که همه وارد آتش جهنم میشوند. اما خوبان و متقین به صورتهای متفاوتی عبور میکنند و بدها رو رها میکنن و می مانند.

خب حالا فایده ی وارد کردنِ خوبان به جهنم چیه؟؟؟

چرا اصلاً دوتا راه درست نکردن؟!... چرا دلهره و اضطراب داشته باشن برای عبور از آتش؟...

 جواب اول:

بعضی از مفسران گفته اند که، یکی از وعده های الهی که هم تشویق است برای خوبان و هم تنبیه برای تبهکاران که، خداوندِ متعال هیچ مومنی را به بهشت نمی برد مگر اینکه به او آتش و جهنم و عذابهایی را نشان بدهد که اگر بدی می کرد به آنها میرسید. (گفت قدر افیت چه کس داند؟ گفت مصیبت دیدگان). حتی روایت داریم که روز و ساعتش رو هم بهش میگن که اگر فلان روز و فلان ساعت در فلان موقعیت بینِ امر الهی و امر شیطانی، دنبال نفسِش رفته بود حالا چه عذابی در انتظارش بود. 

پس بنای خداوند این است که بهشتیان را، اهل نجات را، اون درجات و جایگاهِ دوزخی را بهش نشون بده که متوجه بشود که بداند اگر چنین عمل نمی کرد جایگاهش اینجا بود. اون وقت متوجه بشود قدر الهی را بداند. فرح و سرورش بیشتر بشود. 

اینجا یه نکته اضافه کنیم که عکسشم درست است که به بدکاران و تبهکاران هم درجاتِ خوبان را نشان میدهدکه بدانند اگر طرفِ الهی را گرفته بودند و به درستی عمل کرده بودنند... حالا ببینند و بیشتر بسوزند(سوختنِ از درون را میگم).

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/20087/B/13910405_0120087.jpg

اون وقت یه عده در دنیا آنقدر قشنگ زندگی میکنند که دنیا و اهل دنیا به خاطر آلودگیهاشون از اونها خجالت میکشند.

یکی مثلی من به اهلی گناه که می رسیم کم میاریم آ همرنگ جماعت میشیم و ساکت میشیم. ولی اون اهل تقوی و مومنین نه.

... اینها چه کسانی هستند؟

اینها کسانی هستند که در تفسیر نورالثقلین آمده که در قیامت آتش به مومن می گوید:

          مومن رد شو که سوزِ نورِ وجود تو ، آتش من رو خاموش کرد.

اینها کسانی هستند که وقتی ما می بینیمشون پیش خودمون میگیم حیف نیست؟ جایگاه خودم رو جهنمی کنم؟....

اینها کسانی هستند که نور وجودشون، جهنمِ نفسمون رو سر می کنه.





برچسب ها : صراط  , صراط مستقیم  ,


      

قبلاً عرض کردیم که، یکی از اعتقادات ما صراط است که در قیامت ما باید از صراط عبور کنیم. همان صراط که در وصیتنامه هامون به آن اقرار میکنیم ،در دعاها و زیارتنامه ها به آن شهادت میدهیم و به مردگانمان، اعتقاد به صراط را تلقین میکنیم.

اما اگرچه در قران 45 مرتبه صراط بکار برده شده ولی هیچ جایی نگفته این صراط از روو جهنم رَد میشه و در قیامت هست.

هرجایی گفته صراط، آن را با پسوندی به عنوان راه آورده: گفته صراط المستقیم. صراط الرب...  صحبت از پل و قیامت نیست.

پس از یک طرف اعتقاد داریم به پل صراط و از طرفی یک سوال هست: سندش کوجای قرآن هست؟؟

http://ashabequrani.loxblog.com/upload/a/ashabequrani/image/27210108144184542206156212145188363206145.jpg

  در متنهای قبلی عرض کردم که : 

صراط در لغت به معنی بزرگراه و آزادراهی است بزرگ و وسیع و بی پیچ و خم، که تعدد نداره و چندشاخه نمیشه...

و  همچنین اشاره ای به دو دست آیه کردیم .

یکی آیاتی از سوره ی مریم که میگفت همه ی شما حتما وارد جهنم میشوید. و دیگری آیاتی از سوره ی انبیا که میگفت: اون کسانی که اهل تقوا هستند و از خوبان حتی صدای جیریق-جیریقِ آتش رو هم نمیشنوند. 

*همونجا حَسیس رو معنی کردیم به صدای جیریق جیریق آتش. این صداییست که بستگی دارد به هیزمِ آتش. همان هیزمی که در جایی دیگر میفرماید هیزمِ آتشِ جهنم مردُم هستند و سنگها...

همانجا سوالی هم مطرح شد که : چطور این دو دسته آیه با هم جمع بسته میشوند؟؟؟؟

در پاسخ عرض کردیم که بعضی با اشاره به آیه ی 23 سوره ی قصص میگویند کلمه ی وَرَدَ گاهی به معنای اشراف یافتن است و همیشه به معنی دخول نیست. وو در ادامه آوردیم که بسیاری از مفسران میگویند نه. همه واردِ جهنم میشوند.  

  یک راه دیگر باقیست. 

(از روایات کمک میگیریم) دخول در آتش که قرآن میگه ، همه وارد میشوند، اما. هرکس حَسَبِ آلودگیهاش میسوزه و حَسَبِ مقدار طهارتش از آتش نجات پیدا میکنه. 

حالا این چطور امکان داره؟!!!......  چطور شدنیه؟

زیباترینش رو شیخ صدوق در کتابِ((الاعتقاداتُ الاِمامیه))  صفحه ی 70 آورده ست.شیخ صدوق در این کتاب یه دور کامل اعتقادات شیعه را توضیحی دادن ، یعنی به هرکدام رسیدن یکی دو خط توضیح دادن.

اگه حالش رو نداشتین کتابای با این حجم رو بخونین حضرت آیت الله سبحانی هم کتاب ساده و روانتری دارن با نام (منشور اعتقاداتِ امامیه) . ایشون 70 عقیده از اعتقاداتِ شیعه رو تیتروار گفتند، برای هرکدام حدود یک صفحه یا کمتر شرح دادن، کلِ کتاب حدوداً 200 صفحه میشه.

خلاصه اینکه شیخ صدوق در کتاب خودش((الاعتقاداتُ الاِمامیه)) صفحه ی 70 در کلامی اوردن که اعتقاد ما به صراط حق است،و این صراط پلِ جهنم است، و همه باید از روی آن رد بشن، و دلیلش رو هم همان آیه

(آیه 71 سوره ی مریم):

وَإِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا

 

خب پس این میشه نتیجه ی این چند خط :

صراط اگرچه به معنی راه است، اما چون همه ی ما باید وارد جهنم بشویم ، اولاً خوبها هم رد میشوند، دوماً نمی سوزند، سوماً بدها باقی میمانند، چهارمً مجبوریم بگوییم صراط راهیست برفراز جهنم.

(اگر یک راه از روی گودال یا دَرّه ای رد بشه به آن میگوییم پل.)

توجه دارین که دوتا نکته اثبات شد بهمون که : هم ورود به جهنم را داریم (عبور از وسطِ آتش داریم) و هم عده ای اصلا نمیسوزن و حتی صدای آتش رو هم نمیشنوند...

....چیطوریشا دیگه توو متن بعدی از روایات توضیح میدیم.





برچسب ها : صراط  , صراط مستقیم  ,


      

ما بعنوان یه نکته گفتیم: ما یک صراطِ مستقیم داریم و یک صراطِ انحرافی. و الباقیِ راهها ، راههای فرعیست که به این دوتا ختم میشوند.اما هیچ جای قرآن اشاره نکرده که ما یه پلی می اندازیم روو جهنم یا توو جهنم یا بغلی جهنم آ شوما میرین رووش آ از رووش میوفتین توو جهنم. پس اینکه شوما هی میگین صراط.صراط.....صراط ... صراط توو قیامتِ و امان از اون لحظه ای که بریم روو پلی صراط...  این رو از کجا میگین؟

این را ما میخواهیم اثباتش کنیم از قرآن به مدد روایت.

 

..

  یکی از اون آیاتی که میگویند دلالت بر صراطِ قیامت دارد آیات 71 و 72 سوره ی مریم است که به کمک روایات ما از آن میفهمیم که در قیامت صراطی هست.

برای اینکه بشود روشن کنیم اول آیه ی 68 سوره ی مریم رو میخوانیم.

(آیه 68 سوره ی مریم):

فَوَرَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّیَاطِینَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیًّا

سوگند به پروردگارت که همه ی آنها را همراه با شیاطین محشور میکنیم، بعد همه را گرداگرد جهنم در حالی که به زانو درآمده اند حاضر میسازیم.

* جِثِیاً= به حالت به زانو افتاده.

پس حول جهنم جمع شدن... بعد چه اتفاقی می افته؟

(آیه 71 سوره ی مریم):

وَإِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا

و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم میشوید، این امری است حتمی و فرمانی است قطعی از پروردگارتان.

(آیه 72 سوره ی مریم):

ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیًّا

سپس آنها را که تقوا پیشه کردند از آن رهایی می بخشیم، و ظالمان را در حالی که (از ضعف و ذلت) به زانو درآمده اند در آن رها می کنیم.

*وارد شدنِ همه ی شما به جهنم بر پروردگارت حتمی و قطعی کرده (یعنی خدا این رو نوشته، برنامه ریزی کرده). چی فهمیدین از این آیه؟ چی؟باید فکر کرد

اینکه همه باید وارد آتش بشوند. همه باید وارد آتش بشوند. بعد خداوند متعال اهل تقوا را نجات میدهد، اما ظالمان را در حالی که به زانو درآمدند رها میکند.

اما یه اشکالی وارد میشه اینجا. اینکه: برای چی خوبها وارد جهنم بشوند؟؟؟ یعنی بعدی یه عمری بندگی و نماز و عبادت و اخلاص ، انبیاء و اولیا را ببرند داخل آتیش؟!!!... یوخده اشکال داره!!...

اینجا یه نظریه هست با چندتا مثال:

اصلاً بعضی افراد هستند که میگویند ورود گاهی وقتها به معنی داخل شدن نیست، به معنیِ اشراف یافتن است.

اشراف یعنی چی؟ اگر شما بالاسرِ یه حوضی ایستادین، عرب میگه چی؟ میگه وارد شد. ورود به معنی دخول نیست. به معنی اشراف است.

اینجا قرآن میگه چی؟ حولِ جهنم. بعد هم میگه وارد جهنم شوید.

یه مثال دیگه هم برای این نظریه هست که ورود به معنی دخول نیست، در آیه 23 سوره ی قصص.


(آیه 23 سوره ی قصص):

وَلَمَّا وَرَدَ مَاء مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَیْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُکُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِی حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعَاء وَأَبُونَا شَیْخٌ کَبِیرٌ

و چون به آب مدین وارد شد گروهى از مردم را بر آن یافت که [دامهاى خود را ] آب میدادند و پشت‏سرشان دو زن را یافت که [گوسفندان خود را] دور میکردند [موسى] گفت منظورتان [از این کار] چیست گفتند [ما به گوسفندان خود] آب نمیدهیم تا شبانان [همگى گوسفندانشان را] برگردانند و پدر ما پیرى سالخورده است.

* در این آیه می فرماید: وقتی موسی وارد آبِ مدیَن شد،(اون چاهِ) دید یه عده جمع شدن دارن آب میکشن ، اما دوتا دختر باحیا عقب ایستادن، موسی رفت توو چاه آ این صحنه را دید؟

قرآن نمیگه وقتی نزدیکِ ماءِ مدین شد، میگه  وقتی واردِ ماء مدین شد. یعنی رسید کنارش. پس وَرَدَ به معنای اِشراف است.


  از طرفی قرآن در سوره ی انبیاء میفرماید: آن کسانی که خوبان حتی حثیث آن را هم نمیشنوند...


(آیه 101 سوره ی انبیا):

إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَى أُوْلَئِکَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ

بیگمان کسانى که قبلا از جانب ما به آنان وعده نیکو داده شده است از آن (آتش)دور داشته خواهند شد


(آیه 102 سوره ی انبیا):

لَا یَسْمَعُونَ حَسِیسَهَا وَهُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ

صداى آن را نمیشنوند و آنان در میان آنچه دلهایشان بخواهد جاودانند

  پس تاحالا چی گفتیم؟؟؟؟

 قرآن تووی آیه  71  سوره ی مریم میفرماید همه میروند توو جهنم،ظالمین میمونن و بقیه را نجات پیدا میکنن. از اونطرف هم نمیشه همه بروند توو جهنم چون از آتش دور هستند و طبق آیات 101 از سوره ی انبیا، خوبان حتی حسیس آن را (یعنی صدای جیریق جیریقی آتش رو هم) هم نمیشنوند. خوبان از آتش دور هستن. راهش اینه که بگیم وَرَدَ به معنای اشراف است به جهنم.

 

اما مشهورِ مفسرین میگویند:  نه. همه وارد میشوند.( و اون نظریه ی اشراف یافتن را قبول ندارن).

اما یه راه دیگه هم باید وجود داشته باشه که ما همه توو جهنم برویم، اما همون جور که قرآن در سوره ی انبیا می گوید ، خوبان نسوزند حتی صدای آتش رو هم نشنوند.

اون راه چیه؟

میگن یه راه میمونه، اون راه اینست که بگیم: یه صراطی، یه پلی وجود داشته باشد، که اون پل هم توو جهنم باشه و هم بتونه یه عده ای را سالم عبور دهد، و بقول ما هوشمند باشه، در عین حالی که داخل جهنم ست یا رووی جهنم ست. همه هم رووش وارد شوند و اونهایی را که باید نجات بدهد را نجات بدهد و اونهایی را که باید بسوزونه یا بندازه توو آتش را اتوماتیک واربیندازد.

این میشه صراط. دلیل این حرف چیه؟

انشالله روایات و آیات دیگری هست که اگرچه کلمه ی صراط در آن نیومده ولی به مدد روایات مارا میرسونه به اینکه باید یه صراطی برفراز جهنم باشد که همه ی ما ازش عبور کنیم...

انشالله توضیحش رو در روزهای آینده....





برچسب ها : صراط  , صراط مستقیم  ,


      

سه تا نکته را عُلما و بزرگانِ ما مورد توجه قرار دادن:

  اول اینکه: صراط به معنای راهِ بزرگ، وسیع و بدونِ پیچ و خم است، همان که ما در فارسی به آن میگوییم بزرگراه.

دوم اینکه: صراط در قرآن هیچ وقت جمع بسته نشده. چرا؟ چون یک راه بیشتر نیست...

نکته ی سوم: در قرآن 45 مرتبه کلمه ی صراط بکار برده شده و عمده ی آنها یک پسوند دارد.

..

صراط المستقیم. صراط العزیز الحمید. صراط سویا(راهی که باریک و کجی و انحرافی ندارد)... یعنی همیشه پسوندش داره نشون میده ...

اینجا یک نکته داریم: ما در قرآن هیچ جا کلمه ی صراط نداریم که خداوند فرموده باشد و منظورش صراط در قیامت باشد، هرجا گفته صراط به معنی روش بوده، هرجا حرف از صراط المستقیم بوده، یعنی هرکسی مومن است میاد به صراط مستقیم و هرکس کافر است از صراط مستقیم، منحرف میشود.

پس نکته ی سوم چی شد: اینکه 45 مرتبه در قرآن کلمه ی صراط به کار رفته، اما هیچ جا سخنی از پلی روی جهنم و جاده ای در قیامت نیست. هرجا گفته صراط منظورش چیه؟

منظور روشِ بندگی ست. و خارج از این صراطِ مستقیم راهِ دوری از خداست.

پس ما یک صراطِ مستقیم داریم و یک صراطِ انحرافی. و الباقیِ راهها ، راههای فرعیست که به این دوتا ختم میشوند.اما هیچ جای قرآن اشاره نکرده که ما یه پلی می اندازیم روو جهنم یا توو جهنم یا بغلی جهنم آ شوما میرین رووش آ از رووش میوفتین توو جهنم. پس اینکه شوما هی میگین صراط.صراط.....صراط ... صراط توو قیامتِ و امان از اون لحظه ای که بریم روو پلی صراط این رو از کجا میگین؟

این را ما میخواهیم اثباتش کنیم از قرآن به مدد روایت.

 





برچسب ها : صراط  , صراط مستقیم  ,


      

من و بروبچ چندتا سوال برامون همیشه مطرح بودس در موردی صراط... بسیار عالی شد که حج آقا مسجدمون قصد کردن در موردی همین صراط صحبت کنن، اینجوری ما هم چندتا سوالاتمون جواب داده میشه، درسته؟...

حرم امام حسین علیه السلام

خب، حالا بیبینیم صراط چی چی هست؟ کاربرد قرآنیش چیست؟

اینکه از بچگی توو ذهنی ما کردند که آقا سری پلی صراط را دریاب که نیوفتی توو جهنم و ... مدام گفتن پلی صراط.پلی صراط... آیا اصلاً یک آیه هم داریم که بگه صراط پل هست؟ و اگه پل هست این پل کجاست؟ و اگه پل هست یعنی برای رسیدن به بهشت هیچ راهی نیست به جز رد شدن از روی صراط؟ مثلاً ما نمی تونیم بریم کمی دورتر و از راه دیگری دوربزنیم و برویم سمت بهشت؟... اصلاً چرا باید از روی صراط رد شد؟ به چه دلیل؟

آخرش این صراط راهِ مستقیم است یا پل؟... اگه پله این چه پلیه؟ آیا روی جهنم می زنن؟ یا داخلِ جهنم؟ آیا همه ی افراد باید از روی اون عبور کنند؟ خوب و بد؟ مثلاً امام حسین علیه السلام ، امام زمان عجل الله هم از روی اون عبور میکنند؟

و بطور کلی ماهیت و حقیقتِ صراط چیه؟ و حقیقت صراط را با آیات قرآن و احادث شکافت... و از همه مهمتر چه ارتباطی هست بینِ آن صراطِ مستقیم که ما هر روز در نماز تکرار میکنیم(راه مستقیم) با پلِ صراطی که در قیامت باید از روی آن عبور کرد؟ اگر ارتباطی همه بین این دو؟ آیا فقط یه تشابه اسمیه؟...

خب در لغت صراط به معنای راه است. ولی چندتا نکته هست همینجا.

چون کلماتِ دیگری هم به معنای راه هست:

طریق به معنای راه.

سَبیل به معنای راه.

مسیر به معنای راه(مصیر به معنای مقصد).

خب چه فرقیست بین کلمه ی صراط با طریق و سبیل؟

سه تا نکته را عُلما و بزرگانِ ما مورد توجه قرار دادن:

  اول اینکه: صراط به معنای راهِ بزرگ، وسیع و بدونِ پیچ و خم است، همان که ما در فارسی به آن میگوییم بزرگراه. راهی که مدام باریک نمیشه و پهن بشه، مدام پیچ و واپیچ نداره... و سبیل اَعَم است، هم به راهِ باریک میگن سبیل و هم به راه پهن. هم به کورهِ راه میگن. هم به پس کوره... لذا جمع هم بسته میشود. مثل موردی که در آیه ی آخر سوره عنکبوت آمده.(همه راهها را به روی انها باز میکنیم..)

دوم اینکه: صراط در قرآن هیچ وقت جمع بسته نشده. چرا؟ چون یک راه بیشتر نیست... اما سبیل جمع بسته میشود. در قرآن داریم:.... راههای سلامتی...راههای خدا (سُبُلَ ربِک)...

برای همین بزرگانِ ما گفتند نتیجه میگیریم از اینکه یه جا میگه صراط و جایی میگه سُبُل ، یعنی ما یه راهِ اصلی داریم که به خدا ختم میشه و بقیه که می گوییم سُبُل راههای فرعیست که باید بیاید به همین بزرگ راه و راهِ اصلی ختم شود.

سوم اینکه...........

 





برچسب ها : صراط  , صراط مستقیم  ,


      

 

دیروز از صبح برنامه ریزی کرده بودم که شب برای نماز مغرب و عشا حتما خودم رو برسونم مسجد شیخ بهایی. نزدیکای ماه رمضونس آ من اِز زوری گرما خیلی وقتا بیخیالی مسجد و نماز جماعت آ ثواب آ .. این چیزای مثبت میشم.

ولی دیشب دیگه با اتوبوس واحدی خطی دروازه تهرون-انقلاب خودما رسوندم. تا رسیدم دمی دری شبستون، صدا آقا مسجد رو شنیدم :


قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ (1)

لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ (2)
وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (3).........
دیدم اِاااا باید با شتاب وارد عمل شد... هرچی دستم بود انداختم جلوم آ یه مهر فقط گذاشتم جلوم. چندتا نفس جهت تنظیم موقعیت و اقتدا و ... حج آقا دیگه سوره را تموم کرده بودن:
...
وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ (4)
وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (5)
لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ (6)
امام جماعت آ همه نمازگزارانِ محترم رفتن رکوع که منم خودم رو رسوندم:
الله اکبر......
نمازم وصل شده بود به جماعت. خدا را شکر. فقط یوخده هوا گرم بود آ منم که نفسم داشت از شدت گرما دماغما میسوزوند. چقده هوا گرمس این روزا...
دو ردیف جلوترم زیری بادی خنکی کولر، دوتا فرشته ی زیبا و بامزه نشسته بودن. ظاهراً دخترخاله بودن. یکیشون از چادرنمازهای مسجد یکی سرش کرده بود و نماز اولش رو به جماعت خونده بود و حالا بین دوتا نماز داشت به دختر خاله ی کوچولوترش با افتخار میگفت که من توو مدرسمونم نماز میخونماااا..... اون یکی فرشته ی زیبا و مهربون هم چادر نماز دختر خاله ی نمازگزارش رو براش مرتب میکرد.....
خیلی باحال بودن. فرشته ی مهربون و نمازگزار حوصله ش سر رفت و نماز دومش رو خودش به سبک خودش خوند و رفت چادرش رو گذاشت سری جاش، تا به بازی و سرگرمیاش برسه.




برچسب ها : مسجد  ,


      

والپیپر مذهبی, امام زمان, Wallpaper, نیمه شعبان

دانشگاه انتظار بعد از 1180 سال همچنان دانشجو می پذیرد

متاسفانه این دانشگاه هنوز 313 فارغ التحصیل هم نداشته است

این دانشگاه در تمام شبانه روز از شما آزمون به عمل می آورد

مدارک لازم برای ثبت نام :

1. نماز اول وقت

2 . ولایت مداری

3 . دائم الوضو بودن(پاک بودن)

4 . دلی پر از ثواب و قلبی آکنده ازیاد خدا داشتن

5.روزه گرفتن

6.اطاعت از دستورات الهی

به امید قبولی همه ی ما در این دانشگاه

 

 





      

سخن بزرگان؛
دستورات آیت الله قاضی در ماه های رجب و شعبان
همان‌گونه که در زمین‌های حرم باید از محرّمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که در جایی جرم نیست، امّا در حرم جرم محسوب می‌شود، در این ماه‌ها هم که قرقگاه زمانی محسوب می‌شوند.

به گزارش سرویس دینی جام نیوز، آیت الحق مرحوم حاج میرزا علی قاضی طباطبائی درباره ماه‌های رجب، شعبان و رمضان فرمود:

هان! ای برادران عزیز و گرامیم؛ آگاه باشید! متوجّه و هشیار باشید که ما در قرقگاه زمانی (ماه‌های رجب، شعبان و رمضان) داخل شده‌ایم!

و همان‌گونه که در زمین‌های حرم باید از محرّمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که در جایی جرم نیست، امّا در حرم جرم محسوب می‌شود، در این ماه‌ها هم که قرقگاه زمانی محسوب می‌شوند، چنین است و باید با هشیاری و مواظبت در آن وارد شد و به همان نحو که در قرقگاه مکانی که حرم است، انسان به کعبه نزدیک می‌شود، در این ماه‌ها هم که قرقگاه زمانی است، انسان به مقام قرب خداوند می‌رسد. پس چقدر نعمت‌های پروردگار بر ما بزرگ و تمام است؟! و او هرگونه نعمتی را بر ما تمام نموده است.

پس حال که چنین است، قبل از هر چیز، آنچه که بر ما واجب و لازم می‌باشد، توبه ایست که دارای شرایط لازم و نمازهای معلومه است* و پس از توبه، واجب ترین چیز بر ما، پرهیز از گناهان صغیره و کبیره است تا جایی که توان و قدرت و استطاعت داریم!.

پس به راستی، هر کسی که در صدد متذکّر شدن به ذکر حقّ و در مقام خشیّت از ذات اقدس حضرت حقّ متعال بوده باشد، می تواند از راه مراقبه و محاسبه و معاتبه و معاقبه متذکّر گردد!.

پس از این مرحله، با دل‌های خود، به خداوند رو آورده، بیماری‌های گناهانتان را معالجه و مداوا نمائید و به وسیله استغفار، بزرگی و سنگینی عیوب خود را کاهش دهید و بپرهیزید از اینکه حریم الهی را بشکنید و پرده‌های حجاب را بالا زده، حرمت حرم را هتک نمائید!

زیرا به راستی چنین شخصی در نظام تکوین بی آبرو و مهتوک است؛ گرچه خداوند کریم از روی کرمش، به حسب ظاهر، آبروی او را حفظ نماید و همین جزای اوست و نیازی به مجازات پروردگار ندارد!.

 

و امّا دستورالعمل این سه ماه:
1. بر شما باد به اینکه نمازهای فریضه خود را با نوافل آن که مجموعاً پنجاه و یک رکعت است، در بهترین اوقاتشان انجام دهید و اگر نتوانستید چهل و چهار رکعت آن را به جا بیاورید.

2. و امّا در مورد نافله شب، به خصوص باید بدانید که: انجام دادن آن در نظر مؤمنان و سالکان حضرت معبود، از واجبات است و هیچ چاره‌ای جز به جا آوردن آن نیست.

3. بر شما باد به قرائت قرآن کریم در نافله‌های شب! که انسان را حرکت داده، سیر او را سریع می‌نماید و برای او بسیار مفید است. پس تا می‌توانید در شب‌ها قرائت قرآن کنید، زیرا قرائت قرآن شراب مؤمنان است.

4. بر شما باد به انجام دادن اوراد و أذکاری که هر یک از شما به عنوان دستور در دست دارید و بر شما باد به مداومت سجده یونسیّه و گفتن ذکر یونسیّه: «لا إلهَ إلا أنتَ سُبحانکَ إنی کُنْتُ مِن الظالمین7» در سجده از پانصد تا هزار مرتبه.

5. بر شما باد به زیارت مشهد اعظم، که مراد همان حرم مطهّر امیرمؤمنان(ع) و قبر نورانی آن بزرگوار است و نیز سایر مشاهد مشرّفه اهل‌بیت(ع) و مساجد معظّمه، مانند: «مسجد الحرام»، «مسجدالنّبی»، «مسجد کوفه»، «مسجد سهله» و به طور کلّی هر مسجدی از مساجد؛ زیرا مؤمن در مسجد، همانند ماهی است در آب دریا!

6.هیچ‌گاه پس از نمازهای واجب خود، تسبیحات حضرت صدّیقه(س) را ترک ننمایید؛ زیرا این تسبیحات، یکی از انواع «ذکر کبیر» شمرده شده است.

7.یکی از وظایف مهم و لازم برای سالک إلی‌الله، دعا برای فرج حضرت حجّت(عج) در قنوت «وَتْر» است. بلکه باید در هر روز و در همه اوقات و همه دعاها، برای فرج آن بزرگوار دعا نمود.

8.یکی دیگر از وظایف لازم و مهم، قرائت زیارت جامعه، معروف به «جامعه کبیره» در روز جمعه است.

9. لازم است که قرائت قرآن حتماً کمتر از یک جزء نباشد.

10. تا می‌توانید بسیار به دیدار و زیارت برادران نیکوکار خود بشتابید؛ زیرا به راستی آنها برادرانی هستند واقعی که در تمام مسیر، همراه انسانند و با رفاقت خویش، آدمی را از تنگناها و عقبات نفس عبور می‌دهند!.

11. به زیارت اهل قبور ملتزم باشید؛ ولی نه به صورت مداوم و همه روزه (مثلاً در هفته، یک روز انجام بگیرد) و نباید زیارت قبور در شب واقع گردد.

 

پی‌نوشت‌:
*. مقصود همان دستور توبه‌ای است که رسول خدا(ص) در ماه ذی‌قعده داده‌اند و در کتب ادعیه، مثل «مفاتیح الجنان» آمده و چهار رکعت نماز دارد.





      

دوچیز را به هیچ قیمتی نفروشید:

ایمان و آبرو.

امام علی (ع) 

 



 

از همه داشته هایت که به آن می بالی

خدا را جدا کن، ببین چه داری!

به همه کمبودهایت که از آن می نالی

خدا را اضافه کن،

ببین چه کم داری!


     یادت باشد:

 

                                                                             تو در پناه خدایی و

                                                                       خدا هرگز دیر نمی کند!


کوله بارت بربند

شاید این چند سحر،

 

فرصت آخر باشد که به مقصد برسیم

بشناسیم خدا

و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم

 





      
<      1   2   3   4   5      >



=================