تا این قسمت به چهار دسته از آیات قرآن سرزدیم که از صراط میگفتند:
1 وَإِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا (71) ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیًّا (72)
آیات 22 و 23و 24 سوره ی صافات:
2 احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا کَانُوا یَعْبُدُونَ (22) مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ (23) وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ (24)
3 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّکُمْ أَن یُکَفِّرَ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یَوْمَ لَا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعَى بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (8)
آیه 14 سوره ی فجر: و آیه 21 سوره نباء:
4 إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ (14) * إِنَّ جَهَنَّمَ کَانَتْ مِرْصَادًا(21)
مرصاد ، کمینگاهیست بر پل صراط. ایستگاهیست در صراط . اگرچه خداوند همیشه در کمین است، ولی اینجا جاییست که به حق الناس رسیدگی میشود، یعنی حق الناس اینقدر اهمیت دارد که به کمینگاهِ مربوط به آن میگن مرصاد.
امروز انشالله با استفاده از روایات و اخبار مفصل تر در موردِ عقبه های آن بحث میکنیم.
*عقبه=گردنه (وقتی راه سربالایی و پرپیچ و خم میشود)
و این عقبه ها، هم ایستگاه است(یعنی نگه می دارند) و هم لغزشگاهاست(یعنی آدمها می افتند). البته این گردنه ها و پیچهای خطرناک بسته به آدمهای مختلف هم متفاوت است.مثل اینکه یه جاده ای اینجا کشیده باشن خب همه باید ازش عبور کنند و برای همه یکجور هست. اما صراط خیر. به هرحال چاره ای نیست و باید از این راه عبود کنیم........... اما نه صراط فرق می کند. برای عده ای راه صاف و هموار است و برای عده ای سخت و دشوار است، کمااینکه سرعتها رو هم قبلاً گفتیم متفاوت است، سرعت نور و سرعت سیرِ اسبِ دونده و.... سرعت پیاده و خزنده.
حضرت امیرالمومنین(ع) دوتا اشاره دارند به اینجا.
1. فرمودند: (فَإنَّ أمَامَکُمْ عَقَبَةً کَئُوداً وَ مَنَازِلَ مَخُوفَةً مَهُولَةً...). آدمها ! مقابلِ شما گردنه ایست کمرشکن، نفسدون تووش می بُره، یه .... جایی که نگهِتون میدارن و هُل داره اینها، چاره ای هم نیست و باید عبور کنی، باید بیایی رووش، نگهتون هم میدارند، حالا که چاره ای نیست که رووش وارد بشی و در مواقفش جوابگو باشی یکی از این دوحالت هست، یا به رحمتِ الهی نجات پیدا کنی و یا به هلاکتی برِسی که هیچگونه نمیشه جبرانش کرد.
2. در نامه ی 31 نهج البلاغه به فرزندشون حضرت امام حسن مجتبی(ع) می فرمایند: پسرم بِدون که سرِ راهِ تو........مقابل تو گردنه ایست......... سرِ این گردنه باید سبک باشی تا بتوونی بالا بروی، اون کسی که بارش سبک هست، راحت تر از کسی که بارِ سنگینی به دوش داشته باشه بالا می رود.